داستان طنز شکوفائی و اصلاح الگوی مصرف به سبک حاج آقا(قسمت پنجم)
وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
داستان طنز شکوفائی و اصلاح الگوی مصرف به سبک حاج آقا(قسمت پنجم)
18 / 1 / 1397 ساعت 3:28 | بازدید : 3011 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

چند ماه گذشت در این مدت تشکیلات جدید توانسته بود خود را مطرح کند و حاج آقا هم مدام با مصاحبه های پی در پی و گزارش پیشرفت کار در پی مطرح کردن خودش بوداگر به فعالیت تشکیلات دقت میکردی هیچ کار مفیدی انجام نشده بود بجز یک بروکراسی اداری و کلی کاغذ بازی در این مدت مدیر رایانه (کامپیوتر ) به نیز تقاضاهائی مطرح کرده بود که حاج آقا علی رغم میل باطنی مجبور به قبول آنها شده بود و برنامه تشکیلات جدید طوری طراحی شده بود که هر یک ماه یکی از مدیریتهای زیر مجموعه در کارگروهی مورد ارزیابی قرار میگرفت و کمبودها جبران و کم کاری ها مورد توبیخ قرار میگرفت

این ماه نوبت کار گروه رایانه بود و همه مسئولین هم حضور داشتند که مهندس جوان شروع به سخنرانی کرد و از کمبودهای کارگاه تعمیرات و پشتیبانی شبکه و تعداد رایانه موجود گفت و اظهار کرد که نیروهای موجود بجز تعداد اندکی اکثرا از تخصص رایانه برخوردار نیستند و در کنترلی که داشتم متوجه شدم بهترین بخشی که بلدند کار کنند همان قسمت گیم است و اونم ورق بازی هاشه

برای همین اگر واقعا به نو آوری می اندیشید باید لیستی که الان ارائه میکنم را سریعا جهت همکاری با بخش رایانه با حقوق عالی دعوت بکار کنید گفتم حقوق عالی به این دلیل است که اونها پیشنهادات بالائی دارند ولی من باهاشون صحبت کردم حاضرند با این تشکیلات همکاری کنند

بعد از صحبت های مهندس جوان حاج آقا گفت ضرورتی به صرف هزینه های زائد نیست مگر نمیگویند که شما جزو نخبگانید و اینقدر ازتون تعریف میکنند پس شما باید این افراد را آموزش بدهید تا بتوانیم از وجودشان استفاده کنیم مهندس یک دفعه با حالت برافروخته گفت من مثل این متملقین نیستم یا این افراد را که اسامی شان را دادم تا یک هفته دیگر استخدام میشوند یا من هم تا هفته آینده استعفا میدم و فکر نکنید که مدیریت این مجموعه برای من خیلی مهمه آنچه برای من مهمه این است که بتونم در مجموعه ای که هستم کار مفید انجام بدهم وگرنه من بیخودی تحصیل کردم

حاج آقا دیگر نتوانست تحمل کند و با فریاد اینکه خفه و بشین سرجات خشمش را نشان داد که مهندس هم ضمن رفتن به سمت درب خروجی گفت از نظر من جلسه تمامه شما هم هرچی میخواین از این آقای بی ادب تعریف کنید فقط یک هفته فرصت میدم به اضافه اینکه اگر این آقا تا 5 روز دیگه در حضور همه از من عذر خواهی نکند من دیگر به این اداره نخواهم آمد

هنوز یک ساعت از این بحث لفظی نگذشته بود که خبر آن مثل بمب صدا کرد و همه قسمتها در این مورد میگفتند و بعضی هم شرط بندی میکردند در این مورد که یک عده معتقد بودندحاج آقا پیروز میشه و مهندس را که مثل سنگی سر راهشه کنار میزنه و عده ای هم معتقد بودند این مهندس پشتش به کوه بند است مگر ندیدید چطور مدیر شد

داستان ادامه دارد



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 149

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 21951
:: باردید دیروز : 19421
:: بازدید هفته : 51684
:: بازدید ماه : 90628
:: بازدید سال : 2094486
:: بازدید کلی : 5994665